مهدی یار کوچولو ...شیرینی زندگی

اولین برگ خاطرات پسرم مهدی یار

سلام عشقم... چند وقته که میخوام برات وبلاگ درست کنم، اما وقت نمیشد تا اینکه امروز به همت بابایی موفق شدم امروز اولین روزیه که وارد نهمین ماه از زندگیت شدی گلم دیروز رفتم سونوگرافی خانم دکتر گفت پسرتون سالمه و دو کیلو وهفتصد وپنجاه گرمه،آخییییییییی کوچولوی من...بابات میگه شبیه بابایی، کی بشه به دنیا بیای نفسمممممم راستی دیروز تخت وکمدتم سفارش دادیم من وباباو بابامحسن ومامان شهناز............ مهدی یار من الان تقریبا سه هفته اس که اسمت معلوم شده،البته از همون روز عقد مشخص بود ولی پسرعمه بابایی خوشش اومد وپسرش هم زودتر به دنیا اومدو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خلاصه این شد که مجبور شدیم دنبال اسم های دیگه باشیم محمدصادق،...
14 خرداد 1391
1